تصمیم بر تغییر سبک زندگی یا زندگی مجردی؟!
امروز اول آبانماه 1400 هجری شمسی مصادف با کلی اتفاقات گوناگون در دنیاست که من کاری باهاشون ندارم و این تاریخ رو از این جهت اعلام کردم که در تاریخ 20 تیرماه 1400 با خودم تصمیم گرفتم جدا از خانوادم زندگی کنم و فقط میخواستم به خودم یادآوری بشه که هنوز سر قولم به خودم هستم. در این تاریخ من یک جوان 27 ساله ایرانیِ مجردِ برنامه نویس با حقوق ماهیانه بالای متوسط و یک اراده محکم برای ساختن زندگی خودم هستم. لازم به ذکر است که وی در خانوادهای سنتی و شبه مذهبی با قومیت کُرد و لر چشم به جهان گشود.
از دلایل اتخاذ این تصمیم میتونم بگم:
- فشارهای خانواده و قوانین دستوپاگیر خانه (که خودش شامل خیلی موارد میشه):
- داشتن روحیه استقلال طلبی خودم از دوران نوجوانی (از وقتی خودم رو شناختم روحیه مستقلی داشتم)
- ایجاد یک تغییر بزرگ در زندگیم به عنوان یک نقطه عطف و شروعی دوباره بعد از شکست عاطفی که در زندگیم داشتم…
- شروع چالش های واقعی زندگی برای من و خروج از حاشیه خودم (ذهن چالشگر من امنیت و یکنواختی را برنمیتابد!)
- حس عدم هماهنگی میان کار و زندگی شخصی (اعتقاد دارم تعادل معناداری باید میان زندگی کاری و زندگی شخصی باشد)
- نداشتن اندک فضایی بعنوان حریم شخصی یا خصوصی در خانه (بدلیل وجود برادر بزرگترم بعنوان هماتاقی مادامالعمر)
- داشتن شخصیت و عقاید سیاسی و مذهبی و هنری و … کاملاً مجزا از خانواده
- نیاز به محیطی آرام برای تولید محتواهای آموزشی بصورت ویدیو
- و در نهایت این جمله که دائماً با خود در ذهن دارم: “پسر نزدیک 30 سالته؛ در بهترین شرایط نیمی از زندگیتو صرف برآوردن خواستههای والدین کردی. یکم برای خودت زندگی کن!”
هدف از این بیان طولانی
دوکلام است و نیک میدانی!
هدف من از نوشتن این پست قانع کردن فرد، افراد یا گروه خاصی نیست چرا که تصمیم گیرنده نهایی در زندگی هر فرد رو خود اون فرد میدونم، ضمن اینکه خوانندگان این متن باید بدانند تصمیمی که من گرفتم فقط مختص به من است پس لطفاً Don’t Try This at Home.
هدف اصلیم نخست انتشار این تصمیم در فضای عمومیه که جا زدن در اون رو برای خودم مقداری سختتر و ثابت قدمیم در این تصمیم رو افزایش بده…
هدف بعدیم اینست؛ که این پست شروعی باشه بر زندگی پر تلاطم و اتفاقات جدیدی که در سبک زندگی جدیدم برام اتفاق میوفته که اونها رو هم حتما به اشتراک خواهم گذاشت.