داستان از کجا شروع شد؟
بگذارید موضوع رو از اینجا شروع کنم که من یکبار در یکی از ادارات دولتی کار داشتم و برای انجام اون کار از شرکتی که توش کار میکردم مرخصی گرفته بودم. وقتی رسیدم اونجا با انبوهی از مردم مواجه شدم که در صف برای انجام کارشون منتظر نشسته بودند؛ که ناگهان دیدم یکی از افرادی که پشت باجه پاسخگویی بود خیلی شیک و مجلسی بلند شد و به همکارانش گفت بچه ها من دارم میرم صبحانه! (ساعت نزدیک 9 صبح بود) ازونجای که خیلی بچه تیزی هستم متوجه شدم که با مشکل کلی ادارات در ایران مواجه شدم (یعنی سیستم قطعه!!!!)
من برای انجام دادن اون کار ریش گرو گذاشته بودم (مرخصی گرفته بودم) و با کلی دردسر بابت بحث جابجایی در تهران و جای پارک و جریمه و طرح ترافیک و… خودم رو به اونجا رسونده بودم و حالا بین دوراهی اینکه بمونم یا برگردم یه روز دیگه بیام کاملاً مونده بودم. چه کسی حرفم رو باور میکرد اگر میگفتم دیروز که مرخصی گرفته بودم نتونستم کارم رو انجام بدم و امروز دوباره مرخیصی میخوام؟ آیا یک روز دیگه به من مرخصی داده میشد که بیام این کار رو انجام بدم؟! در همین فکرها بودم که متوجه مردم شدم که خیلی ساکت و بگونهای که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده و بدون اینکه کسی اعتراضی بکنه، همگی منتظر نشسته بودند…
من جامعه شناس نیستم و در این زمینه هم حرفی برای گفتن به صورت کارشناسی ندارم اما اگر نظر شخصی خودم رو بخوام بگم اینه که مردم ما در ایران مطالبهگر نیستند. مطالبهگر نسبت به دولت، مسئولین و کلاً نسبت یه حقوقی که دارند. حقوقشون رو مطالبه نمیکنند نمیکنند تا یکدفعه بصورت تهاجمی درصدد انجام اقدامات سنگین در حد شورش برای بهبودی اوضاع برمیاند. یعنی همون داستان آشنای افراط و تفریط ما ایرانیها!! به این فکر کردم که چرا نمیشه پیگیری و نظارت بر امور رو به صورت یک پلتفرم یا سرویس ارائه داد؟! (از نظر من حتی صلح جهانی رو میشه خصوصی سازی و به بعنوان یک سرویس به کل دنیا ارائه کرد.)
بعد از اونجایی که خودم یک برنامه نویس یا طراح نرم افزار هستم به این موضوع فکر کردم که اگر نرم افزاری که من توسعه دادم در جایی هنگام استفاده به مشکلی بخوره و کار ملت رو لنگ بگذاره؛ من و خانواده محترمم بدون اینکه حتی روحمون هم خبردار بشه با سرعت بالایی در ثانیه فحش خواهیم خورد. ممکنه نرم افزاری که من توسعه دادم فقط به دلایل جزئی که به سادگی قابل رفع هستند، دچار مشکل شده باشه! (حتی ممکنه به دلیل استفاده نادرست کاربر از سامانه یا ورود اطلاعات غلط به سامانه دچار مشکل شده باشه…)
من بشخصه ترجیح میدم بجای فحش خوردن، کسی سریعاً من رو از نقص سیستمم آگاه کنه تا بتونم یکبار برای همیشه برطرفش کنم. بقیه برنامهنویسان هم همین رو ترجیح میدن پس ما برای هر سامانه مثل نرم افزارهای بانکی، اپراتورهای همراه، ارائه دهندگان خدمات اینترنت و بطور کلی هر نرم افزاری، کلی پشتیبان و تیم پشتیبانی داریم…
اصل ایده!
در این راستا ایدهای به ذهنم خطور کرد که دوست دارم اون رو با شما هم به اشتراک بگذارم. من اسمش رو شهروندیار، شهروند گزارشگر، شهروند ناظر یا همچین چیزی میگذارم. این نرم افزار، اپلیکیشن یا سامانه میتونه هر شهروند رو با حفظ حریم شخصی اونها تبدیل به یک ناظر کنه. این سامانه شامل بخشهای زیر است:
- بخش شهرداری: برای درج مشکلات عمرانی شهر و معرفی مناطق ناامن شهری توسط مردم
- بخش مخابرات: برای درج هرگونه قطعی و کندی خدمات اینترنت و تلفن و یا گرانفروشی یا کم فروشی این خدمات
- بخش ادارات: هر اداره یا سازمان می تواند دسته بندی برای درج مشکلات آنچه در بالا برای خودم اتفاق افتاد داشته باشد.
- و…
روش کار نرمافزار
بیاید برای مثال در نظر بگیریم که کاربر قصد گزارش یک چاله در خیابان محل زندگیش رو به شهرداری داره و حتی نمیدونه که باید به چه صورت و به چه سازمانی اون درخواست رو ارائه کنه…!؟ شهرداری تهران، شهرداری منطقه، شهرداری ناحیه؟! اصلا میتونه چنین درخواستی داشته باشه؟ چند نفر از هم محلیهاش باهاش موافق هستند که این چاله یک معضل در اون خیابونه؟!
قدم اول:
طبیعتاً یک کاربر (شهروند) در این سامانه یا اپلیکیشن ثبتنام میکنه و یکسری اطلاعات برای تکمیل پروفایل کاربری از اون گرفته میشه و باز طبیعتاً ایمیل و شماره موبایل اون برای ارسال نتایج پیگیری کار اعتبار سنجی و ثبت نهایی میشه.
قدم دوم:
کاربر در دستهبندی های از پیش تعیین شدهای که در نرمافزار موجود هست مشکل رو گزارش میکنه (یک دستهبندی سایر هم همیشه تا کامل شدن تمامی دستهبندیها وجود داره تا نکنه موردی قابل پیگیری وجود داشته باشه و از قلم افتاده باشه!)
همراه درخواست کاربر: ساعت+تاریخ+لوکیشن دقیق+عکس یا فیلم (دلخواه)+عنوان گزارش+متن شرح گزارش+اولویت گزارش در سیستم ثبت میشه.
قدم سوم:
مجموع این اطلاعات سمت مدیر سامانه ذخیره میشه و روی نقشه نمایش داده میشه و با توجه به تعداد و لوکیشن و اولویت ارسالی از سمت کاربر و تاریخ و ساعت و … گزارشات کلاستر (خوشهبندی) میشن و به ترتیب در صف پیگیری قرار میگیرند. (برای بالا بردن دقت در این قسمت میشه از یادگیری ماشینی استفاده کرد!)
قدم چهارم:
در فاز اول میشه افرادی رو مسئول پیگیری گزارشات ارسالی از سازمانها و ادارات مربوطه کرد و نتایج پیگیری گزارشات رو لحظه به لحظه برای کاربران ارسال کرد. اما در فازهای بعدی برای چالاکی سامانه، میشه با سازمانها و اداراتی که در دستهبندی نرمافزار وجود دارند به تفاهماتی رسید و یک پنل در اختیار اونها قرار داد تا مستقیماً گزارشات مربوط به خودشون رو بدون واسطه از مردم دریافت کنند و نتایج رو هم مستقیماً به مردم گزارش بدهند!
این کلیات ایده من بود؛ قطعاً این ایده خیلی خام و پر از ابهام و مخالفت و موارد غیر قانونی در برخی از قسمتهاش هست اما اصل این ایده یک کار درست در راستای خصوصی سازی امر مطالبه گری مردم از دولت و شفاف سازی اقدامات دولت برای مردم است. حتی اهالی رسانه هم کلی خوراک خبری برای تهیه گزارش از کم کاری ادارات با توجه به دیتابیس ما دارند؛ اما در صورت درست کار کردن این پلتفرم فقط یک برد-برد باقی میمونه…
خوشحال میشم نظراتتون درباره این ایده رو بدونم ❤
اولین باشید که نظر می دهید